پس از سالها فعالیت در بازرگانی داخلی و خارجی و مواجهه با سخت ترین شرایط اقتصادی در کشورمان، تحریمها و حذف بازرگان ایرانی از بسیاری از بازارهای جهانی، تعامل با تولید کنندگان و برندینگ کالاهای مختلف در سطح نخست بازارهای داخلی و خارجی، به قطع یقین می توانم بگویم که در بازرگانی بین المللی، بزرگترین نقطه ضعف تولید کنندگان داخلی عدم شناخت کافی از بازار خارجی و خریداران است. عدم شناخت کافی شامل مواردی همچون بازار هدف، قوانین جاری در هر کشور برای واردات، قوانین تجاری و حمل بین المللی، عدم آشنایی کافی با زبان مذاکرات و عقد قرارداد های بین المللی است. به تجربه دیده ام که شرکت های بسیار معتبر تولید کننده و صاحب برند داخلی، مدیرانی دارند که از کمترین توانمندی در زبان انگلیسی بهره مند هستند و مدیران بازرگانی آنها کوچکترین سررشته ای از مذاکرات بین المللی ندارند. به همین دلیل به ظاهر پیش پا افتاده، ترجیح میدهند که فقط در بازار داخلی فعالیت کنند و یا با کشورهای همسایه که واسطه هایشان با زبان ما آشنایی دارند، تعامل تجاری و صادرات داشته باشند. البته نمی توان از نقش قوانین بسیار دست و پا گیر دولتی و تحریم های بانکی که نقل و انتقال مالی را هدف قرار داده است، در این عدم توانمندی صادراتی غافل شد. ولی خواستن توانستن است.
سخن مدیر عامل دکتر عماد علوی
چرا باید صادرات را در اهداف یک شرکت تولیدی داشته باشیم؟
- افزایش فروش و سود
به دلیل تورم افسارگسیخته در کشورمان، قدرت خرید مردم رو به کاهش است و بنگاههای اقتصادی برای حفظ حیات خود نیاز دارند که همواره به افزایش فروش و سود خود فکر کنند.
- افزایش امنیت تجاری
وقتی شرکتی محصولاتش را صادر میکند، علاوه بر بازار داخل در بازارهای بینالمللی هم حضور خواهد داشت، بنابراین اگر در یک بازار ضربه خورد، بازارهای دیگری برای حفظ و توسعه فعالیت تجاری اش وجود دارد. در این رابطه یک ضربالمثل انگلیسی است که میگوید: « همه تخممرغها را در یک سبد قرار نده.» مطلب بعدی در مورد قانون چک در کشور ما است که وقتی شما محصولتان را میفروشید و در قبال آن چک دریافت میکنید، مشخص نیست که این چک در چه زمانی تبدیل به پول شود. در کشور ما چک معادل پول نیست بلکه فقط یک سند اعتباری است، اما در صادرات وقتی شما با علم و شناخت پیش میروید راههای متعددی برای وصول مطالبات وجود دارد.
- افزایش نوآوری
شرکتهایی که به سمت صادرات میروند، نوآوریهای آنها هم افزایش پیدا میکند، به دلیل اینکه کالاها و خدمات این شرکتها باید در مقیاس و استاندارد و کیفیتی بینالمللی گنجانده شود و بصورت دائمی باید برای ارتقاء محصولات و نوآوری در روشهای تجاری خود تلاش کنند.
- برندینگ
یکی از مزایایی است که باید در اولویت اهداف یک شرکت باشد، زیرا برندینگ یکی از پارامترهای پولساز در صادرات است. طبق منحنی Smiley Curve کمترین سود در زنجیره تامین به تولیدکننده تعلق دارد و بیشترین سود از آن نوآوری، خدمات و برندینگ است. تعیین بودجه برای برندینگ هزینه به شمار نمیآید بلکه سرمایهگذاری است که سود دوچندان نصیب بنگاههای اقتصادی میکند. به این مفهوم که هر چه میزان تولید افزایش یابد، تولید مقرون بهصرفهتر میشود، چون هزینههای ثابت نسبت به کالاهای تولیدی بیشتری سرشکن میشود و درنهایت بهای تمامشده کالای تولیدی کاهش میابد.
- فراگیری دانش تجاری بیشتر
شرکتهایی که صادرات کالا دارند، در مواجهه با بازار جهانی، دانش بیشتری را فرامیگیرند که حتی این دانش آنها را در بازار داخلی نیز موفقتر میکند.
- رقابتپذیری بیشتر
بنگاههایی که محصول صادر میکنند از قدرت رقابتپذیری بیشتری برخوردار میشوند. فرا میگیرند که چگونه با رقبای خود رقابت سالم داشته باشند و حتی با آنها تعامل و همکاری کنند و از مزایای هم بهرهمند شوند.
- استفاده از طرحهای تشویقی
دولت ها طرحهای تشویقی برای صادرکنندگان در نظر میگیرند که بطور معمول عبارتاند از: 1) تسهیلات صادراتی 2) استرداد سود بازرگانی 3) معافیت مالیاتی 4) اعطای جوایز صادراتی 5) اخذ وامهای با سود پایین (البته لازم به توضیح است که این مشوقها معمولا در کشور ما ایران پرداخت نمیشود.)
2024@ تمام حقوق متعلق به شرکت ساتراپ فارمد گستر پارسیان می باشد.